- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در خرابات مرا دوش به دوش آوردند بیخودم بر در آن باده فروش آوردند
2 شهسواری که نیامد به همه کون فرود بر در خانه خمار فروش آوردند
3 دوش بر دوش فلک میزنم امروز که دوش مستم از کوی خرابات به دوش آوردند
4 مطربان زیر لب از پردهسرایی، بانی تا چه گفتند؟ که نی را به خروش آوردند
5 ساقیان داروی بیهوشی می در دادند دل بیهوش مرا باز به هوش آوردند
6 شاهدان این همه دلهای پریشان را جمع به تماشای گل غالیه پوش آوردند
7 عشوه دادند فریب و دل و دین را ستدند هوش بردند و نکات و نی و نوش آوردند
8 چشم و ابروی تو از گوشه خود سلمان را در خرابات کشان از بن گوش آوردند