دیگر روز شریف از نصرالله منشی کلیله و دمنه 4

نصرالله منشی

آثار نصرالله منشی

نصرالله منشی

دیگر روز شریف زاده را گفتند: که امروز بجمال خویش کسی اندیش که ما را فراغی باشد. اندیشید که: اگر بی غرض بازگردم...

دیگر روز شریف زاده را گفتند: که امروز بجمال خویش کسی اندیش که ما را فراغی باشد. اندیشید که: اگر بی غرض بازگردم یاران ضایع مانند. در این فکرت بشهر درآمد، رنجور و متاسف پشت بدرختی بازنهاد. ناگهان زن توانگری بر وی گذشت و او را بدید، مفتون گشت و گفت: ما هذا بشرا ان هذا الا ملک کریم. و کنیزک را گفت: تدبیری اندیش. ,

2 نگارخانه چینست و ناف آهو چین درون چین دوزلف و برون چین قباش

کنیزک بنزدیک او آمد و گفت: کدبانو می‌گوید که: ,

وقف الهوی بی حیث انت فلیس لی. ,

اگر بجمال خود ساعتی میزبانی کنی من عمر جاوید یابم و ترا زیان ندارد. جواب داد: فرمان بردارم، هیچ عذری نیست. در جمله برخاست و بخانه او رفت. ,

6 اندر برم و بریزم ای طرفه ری درخانه ترا و در قدح پیش تو می‌

7 بیرون کشم و پاک کنم اندر پی از پای تو موزه وز بناگوش تو خری

و روزی در راحت و نعمت بگذرانید، و بوقت بازگشتن پانصد درم صلتی یافت، برگ یاران بساخت و بر در شهر بنبشت که «قیمت یک روزه جمال پانصد درم است. » ,

عکس نوشته
کامنت
comment