- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گفتند چو هست رزق مقسوم زحمت چه کشی ز بهر جستن
2 گفتم که بلی ولی ازین پیش گشتست حواله گه معین
3 روزی یکی بمصر و شامست و آن دگری بروم و ارمن
4 از بنده مبین تو این تکاپوی کین حکم خدای راند بر من
5 بی هیچ شکی نفاذ یابد حکمی که کند خدای ذوالمن