گفتند بر رخ تو نمایان شده است خط از سعیدا غزل 411

گفتند بر رخ تو نمایان شده است خط

1 گفتند بر رخ تو نمایان شده است خط بد کرده هر که گفته به روی تو زین نمط

2 در دیده اش ز نور سودای نبوده است حرفش غلط برآمد و خط بر رخت غلط

3 خط بر رخ تو نسخهٔ خوبی تمام کرد خالی است بر کنار لبت جای یک نقط

4 افتاده ام به دست دل چشم اشکبار تا کی کشم مزاحمت دشت و رنج شط؟

5 شیخی اگر کند ز سعیدا عجیب نیست منصور شد به دار بقا و سری سقط

عکس نوشته
کامنت
comment