مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی
مجیرالدین بیلقانی

بدیدند مه، ساقیا از مجیرالدین بیلقانی قصیده 81

قصیده 81 ام از 504 قصاید

بدیدند مه، ساقیا می چه داری

1 بدیدند مه، ساقیا می چه داری که آمد گه عشرت و میگساری

2 بکردیم سی روز آن میهمان را بانواع خدمت بسی جان سپاری

3 سبک دل شدیم از فراقش بیا تا گران ساغری چند بر من شماری

4 ز رشگ وشاقان خسرو مه نو رخ افروز چون لعبت قندهاری

5 بدین نقره خنگ فلک می نماید به نظارگان لعب چابک سواری

6 ز چوگان خسرو حسد برد از آن شد بدین زردی و خشکی و این نزاری

7 ازین قلعه قلعی هفت طارم چو از لشکر شب هوا گشت تاری

8 مسیح آمد و روح قدسی خدمت رکابش گرفته به فرمان باری

9 ز جنات فردوس اطباق رحمت بیاورد با او خضر کرده یاری

10 خضر جام جمشید پر آب حیوان فرستاد بر عادت دوستداری

11 که تا شه کند نوش و جاوید ماند چو در وقت افطار سازد نهاری

12 قزل ارسلان خسرو ملک پرور که شد ختم بر نام او شهریاری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بدیدند مه، ساقیا می چه داری

شاعر شعر بدیدند مه، ساقیا می چه داری چه کسی است ؟

شاعر شعر بدیدند مه، ساقیا می چه داری مجیرالدین بیلقانی می باشد.

شعر بدیدند مه، ساقیا می چه داری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر بدیدند مه، ساقیا می چه داری چیست ؟

قالب شعر بدیدند مه، ساقیا می چه داری قصیده است

مضمون اصلی شعر بدیدند مه، ساقیا می چه داری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر