- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دادند اشتری دو سه نواب شه مرا شادان شدم از آنکه مرا چارپا بسی است
2 عقلم به طنز میگفت انظر الی الابل کاندر ابل عجایب صنع خدا بسی است
3 دیدم ضعیف جانوری مثل عنکبوت گفتم کزین متاع مرا در سرا بسی است
4 پرسیدمش چه جانوری گفت من شتر گفتم بلای جانی و ما را بلا بسی است
5 گفتم تو گربهای نه شتر گفت چاره نیست در حیز زمانه شتر گربهها بسی است