- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به جوهر می رخشان که از زجاجه پاک چراغ عیش فروزد درین سراچه خاک
2 به حسن صنعت مشاطه ای که آراید ز خوشه گهر و لعل تاج تارک تاک
3 که من ز دامن پیر مغان ندارم دست کشاکش اجلم گر کند گریبان چاک
4 مکن مزاحمت اهل دل که محفوظ است ز سنگ بی خردان شیشه خانه افلاک
5 گلی که بهر کلیم از درخت طور شکفت توقع از خس و خاشاک می کنی حاشاک
6 ز عشقم اینقدر ادراک شد که نتوان کرد به دقت نظر اسرار عشق را ادراک
7 قدم ز دیر مکش جامی از ملامت غیر اگر به دیر رسیدی ز طعن غیر چه باک