- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا گویند عاشق گرد و بیدل چه کار آید مرا تحصیل حاصل
2 حدیث آب چشم خویش با دوست نگفتم کأن حدیثی بود نازل
3 مرا چون دید گریان گفت رفتم که باران است و خواهد راه شد گل
4 چه اختر بود کامشب بر سرم تاخت که به در خانه من ساخت منزل
5 به أو خستگان دارد بی میل بود سرو سهی با باد مایل
6 به دل گفتم که هیچ آن زلف دلبند گشاید مشکل ما گفت مشکل
7 نکو خواندنه ماه آسمانت بقین بودست الألقابه تنزل
8 درو بامت پر از دلها عجب نیست تو عیاری بود عیار پر دل
9 کمال آن دم که روز رحلت اوست نخواهد بست جز مهرت به محمل