- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این صفا حسن و محبت ز هم اندوخته اند این دو شمع اند که از یکدگر افروخته اند
2 عشوه و ناز و تغافل که تراود از تو شیوه ها را همه گویی ز هم آموخته اند
3 ما فرو رفته به بحر غم بی پایانیم جامهٔ ما نه به اندازهء ما دوخته اند
4 دفع لب تشنگی از شعله نکردست کسی مگر آن جمع که از آتش دل سوخته اند
5 بندگان تو که درعشق خداوندانند دو جهان را به تمنای تو بفروخته اند
6 عرفی آنان که ز تحقیق مسایل مست اند خون هم خورده از آن چهره برافروخته اند