این نکویان که بلای دل اهل از نشاط اصفهانی غزل 99

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

این نکویان که بلای دل اهل نظرند

1 این نکویان که بلای دل اهل نظرند دشمن جان و دل و از دل و جان خوبترند

2 عاشقان را نتوان داد دل غمزده داد ورنه خوبان نه ستم پیشه مه بیداد گرند

3 پاک کن دل زهر آلایش و آنگه بدر آی که مقیمان در میکده صاحبنظرند

4 پای بر فرق جهان سر بکف پای حبیب تا نگویی تو که این طایفه بی پاو سرند

5 غم کاریت بباید که در آن شادی اوست ورنه شادی و غم کار جهان در گذرند

6 خط بگرد رخش آید بشبیخون روزی عاشقان بی خبر از فتنه ی دور قمرند

7 من و باد سحر از بوی تو سر گشته همین یا همه شیفتگان تو چنین در بدرند

8 غارت آورد بر افواج خزان خیل بهار بلبلان نغمه سرا زآیت فتح و ظفرند

9 آب در جنبش و تبدیل و تو خود پنداری عکس سرو و گل نسرین و چمن ره سپرند

10 خبر از هستی خود خلق چه جویند نشاط آب و آیینه نه در خورد خبر از صورند

11 باغ در سایه ی سرو سهی و دولت و دین شاد در سایه ی شاهنشه خورشید فرند

عکس نوشته
کامنت
comment