به غیر از گریه عاشق در جهان از حزین لاهیجی غزل 443

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

به غیر از گریه عاشق در جهان کاری نمی دارد

1 به غیر از گریه عاشق در جهان کاری نمی دارد بلی ویرانه جز سیلاب معماری نمی دارد

2 به کف چیزی ندارم تا نثار مقدمت سازم که در راهت دل و جان قدر و مقداری نمی دارد

3 حلاوت نیست در گفتار آن شکرشکن طوطی که منظور نظر، آیینه رخساری نمی دارد

4 به هرکشور وفا را عمرها شد عرضه می دارم متاع بی بهای ما خریداری نمی دارد

5 سرم را همچو خاتم غیر زانو نیست بالینی گرفتار غم عشق تو غمخواری نمی دارد

6 به دست عشق می باشد، رگ جانهای معشوقان کدامین شاخ گل در پای خود خاری نمی دارد

7 نبخشد دل فروغی تیره روزی های بختم را سواد زلف او چون من شب تاری نمی دارد

8 سرم بادا حزین خاک در آن خانه پردازی که بر دوش کسی زآزادگی باری نمی دارد

عکس نوشته
کامنت
comment