1 نیست راهی خنده را بر آن لب میگون هنوز وانگردیده است از هم غنچهٔ مضمون هنوز
2 در شب معراج پا بر آسمان بنهاده بود بار منت می کشد بر دوش خود گردون هنوز
3 تخم حسرت سبز شد بر خاک ما اما نکرد دانهٔ امید ما از خاک، سر بیرون هنوز
4 آخر منصوبهٔ مهر بتان را کس ندید عشق می بازند با هم لیلی و مجنون هنوز
5 بی وفایی از جهان هرگز سعیدا کم نشد بر همان آهنگ اول هست این قانون هنوز