جامی

جامی

جامی
جامی

بر لبم آهی نمی آید که دودآمیز نیست از جامی غزل 82

غزل 82 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

بر لبم آهی نمی آید که دودآمیز نیست

1 بر لبم آهی نمی آید که دودآمیز نیست وز دلم دودی نمی خیزد که آتشریز نیست

2 هر شب آیم بر درت دست تهی آویخته مفلس عشق تو را زین بیش دست آویز نیست

3 کوهکن را مرغ دل آهنگ اوج عشق کرد زور این پرواز در مرغ دل پرویز نیست

4 خوبرو در شهر بسیار است لیکن هیچ یک چون تو خوش گفتار وشیرین کار و شورانگیز نیست

5 غمزه ات تیر است و چشمت تیغ و مژگانت سنان هیچ خوبی را چو تو بازار خوبی تیز نیست

6 در حریم باغ کم یابند چون رویت گلی ورگلی یابند گردش سنبل نوخیز نیست

7 گو به چشم خود که پرهیزد ز خون مردمان مردم بیمار را چیزی به از پرهیز نیست

8 هیچ بادی چون صبا کز زلف افشاند غبار در مشام ما عبیرآمیز و عنبر بیز نیست

9 تا به نور طلعت ای مه شمس تبریز آمدی قبله جامی چو مولانا بجز تبریز نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بر لبم آهی نمی آید که دودآمیز نیست

شاعر شعر بر لبم آهی نمی آید که دودآمیز نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر بر لبم آهی نمی آید که دودآمیز نیست جامی می باشد.

شعر بر لبم آهی نمی آید که دودآمیز نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بر لبم آهی نمی آید که دودآمیز نیست چیست ؟

قالب شعر بر لبم آهی نمی آید که دودآمیز نیست غزل است

مضمون اصلی شعر بر لبم آهی نمی آید که دودآمیز نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر