نیست جای پانهادن بر زمین از جویای تبریزی غزل 949

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

نیست جای پانهادن بر زمین

1 نیست جای پانهادن بر زمین پرگل است امروز سرتاسر زمین

2 بسکه بار منت زلفت کشد می گدازد نافه آهو بر زمین

3 در غمش از تندباد آه ما باخت همچون آسمان لنگر زمین

4 لاله و گل می دهد بوی کباب تا شد از یک قطره اشکم تر زمین

5 در نظر از جوش رنگارنگ گل کرده هر دم جلوهٔ دیگر زمین

6 بسکه پرکین دید از هر سبزه ای می کشد بر آسمان خنجر زمین

7 وادون از بسکه جویا پرگلست پا خورد هر کس رود زین سرزمین

عکس نوشته
کامنت
comment