جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

هیچ شب نیست که در کوی از جهان ملک خاتون غزل 268

غزل 268 ام از 1809 غزلیات

هیچ شب نیست که در کوی غمت غوغا نیست

1 هیچ شب نیست که در کوی غمت غوغا نیست در فراق رخ تو دیده ما دریا نیست

2 سر و جانی تو، بود جای تو در دیده ی ما از چه روی است بگو تا نظرت با ما نیست

3 شب دیجور فراق تو مرا محرم راز غیر از این مردمک دیده خون پیما نیست

4 به سر و جان تو سوگند توانم خوردن که مرا از غم رویت به جهان پروا نیست

5 گر بروید به سرِ چشمه ی حیوان سروی هیچ شک نیست که او همسر آن بالا نیست

6 عهد بشکستی و پیمان بگسستی ما را شکرم آنست که نقصان وفا از ما نیست

7 تا به کی غصّه خوری ای دل محزون با یار خوش برآییم که احوال جهان پیدا نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هیچ شب نیست که در کوی غمت غوغا نیست

شاعر شعر هیچ شب نیست که در کوی غمت غوغا نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر هیچ شب نیست که در کوی غمت غوغا نیست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر هیچ شب نیست که در کوی غمت غوغا نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر هیچ شب نیست که در کوی غمت غوغا نیست چیست ؟

قالب شعر هیچ شب نیست که در کوی غمت غوغا نیست غزل است

مضمون اصلی شعر هیچ شب نیست که در کوی غمت غوغا نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.
بنر