1 هیچ نعمت چو زندگانی نیست به خوشی نزد هر که جا نور است
2 منم آن کسی که زندگانی من بی تو از روز مرگ تلخ تر است
1 روی زرینم از اندیشه سیمین بر او چه کنم دیده اگر باز نبینم بر او
2 روی او تازه گل پر بر و رخسار مرا نکند تازه مگر تازه گل پر بر او
1 ننویسی جواب نامه من نامه من نیرزدت به جواب
2 ای عجب فضل تو روا دارد کز لب تشنه بار گیرد آب