- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هیچ دلی نیست که در درد دلارامی نیست دل مسکین مرا در غمت آرامی نیست
2 گفتم از قید دو زلفت بجهد مرغ دلم گفت جایی نتوان یافت کزو دامی نیست
3 گرچه من سوخته ام در غم ایام فراق هیچ شب نیست که در مجلس ما خامی نیست
4 سنگ بیهوده مینداز درین صحبت تنگ زآنکه نازک تر از این خاطر ما جامی نیست
5 همچو صبح رخت ای دوست نباشد شمعی همچو زلفین پراکنده تو شامی نیست
6 نیکویی کن به جهان کز تو بماند باقی زانکه در هر دو جهان بهتر از این نامی نیست
7 جام ناکامی دوران بچش ای دل که مگر گویی از شادی ایام تو را کامی نیست