جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

مرا به درد فراق تو هیچ از جهان ملک خاتون غزل 312

غزل 312 ام از 1809 غزلیات

مرا به درد فراق تو هیچ درمان نیست

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 مرا به درد فراق تو هیچ درمان نیست به غیر آتش عشق رخ تو در جان نیست

2 تو جانی و ز برم دور می شوی چه کنم ز جان مفارقت ای نور دیده آسان نیست

3 مرا نیاز به روز وصال بسیارست شب فراق ترا گوییا که پایان نیست

4 میان صحن چمن صبحدم گذر کردم به قد و قامت تو هیچ سرو بستان نیست

5 نظر به روی گلم اوفتاد تا دانی که چون رخ تو گلی در همه گلستان نیست

6 صبا به دوست چرا حال ما نمی گویی مگر ترا ره رفتن به کوی جانان نیست

7 بگو که بی تو به جان آمدم چرا آخر نصیب ما ز وصال تو غیر حرمان نیست

8 بعیدم از رخ چون ماهت ای پری پیکر کدام جان که به عید رخ تو قربان نیست

9 به دوری از برم ای جان مکوش چندینی که در جهان بتر از درد روز هجران نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مرا به درد فراق تو هیچ درمان نیست

شاعر شعر مرا به درد فراق تو هیچ درمان نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر مرا به درد فراق تو هیچ درمان نیست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر مرا به درد فراق تو هیچ درمان نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر مرا به درد فراق تو هیچ درمان نیست چیست ؟

قالب شعر مرا به درد فراق تو هیچ درمان نیست غزل است

مضمون اصلی شعر مرا به درد فراق تو هیچ درمان نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
جهان ملک خاتون

مرا به درد فراق تو هیچ از جهان ملک خاتون غزل 312

غزل 312 ام از 1809 غزلیات
بنر