مرا در درد عشقت چاره از جهان ملک خاتون غزل 325

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

مرا در درد عشقت چاره ای نیست

1 مرا در درد عشقت چاره ای نیست ترا پروای هر بیچاره ای نیست

2 به جست و جوی آن ماه دل افروز ز خان و مان چو من آواره ای نیست

3 به دست غم گرفتارم چه چاره من بیچاره را غمخواره ای نیست

4 دلت بر حال زار من نبخشید چنان دل هیچ سنگ خاره ای نیست

5 دریغا آن دو زلف مشک رنگت که اندر شانه ی ما تاره ای نیست

6 چه خوش وقتست وقت گل به بستان دریغا دور گل همواره ای نیست

7 به جور عشق و اندوه رقیبان جهان را جز تحمّل چاره ای نیست

عکس نوشته
کامنت
comment