- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از شاهد و می گر خبری هست بگوئید چون باده پرستی هنری هست بگوئید
2 در کوی خرابات فنا سالک ره را جز عشق اگر راهبری هست بگوئید
3 معشوق مرا کز غم او بیدل و دینم با عاشق بیدل نظری هست بگوئید
4 غیر از رخ جانان که شد او مطلع انوار در دور اگر ماه و خوری هست بگوئید
5 جز رفتن این مرتبه قید باطلاق درسیر و سلوک ار سفری هست بگوئید
6 چون غمزه فتان تو ای ماه پری رو در دور قمر فتنه گری هست بگوئید
7 از بهر خمار اشکن اگر صاف اگر درد در میکده گر ماحضری هست بگوئید
8 جز زاهد رعنا که بود مانع عشاق در عشق اگر دردسری هست بگوئید
9 چون پیر مغان عارف اسرار کماهی گر زانک بعالم دگری هست بگوئید
10 جز شادی وصل و غم هجران زخ یار بالله که بهشت و سقری هست بگوئید
11 در کوی خرابات بقلاشی و رندی گر خود ز اسیری بتری هست بگوئید