هست قول نبی که دنیی دون از جامی هفت اورنگ 37

هست قول نبی که دنیی دون

1 هست قول نبی که دنیی دون وانچه جز ذکر ایزد بیچون

2 داخل اوست جمله ملعونند وز نظرگاه قرب بیرونند

3 هر که پیوند ساخت با ملعون نیست او هم ز حکم لعن برون

4 لعن حق چیست گویمت مشروح کنم ابواب فهم آن مفتوح

5 لعن، راندن بود ز ساحت قرب محنت بعد بعد راحت قرب

6 هر که یکدم جدا ز مقصود است او در آن دم لعین و مطرود است

7 چون به مقصود خویش رو آورد رست از زخم تیغ لعنت و طرد

8 سایه لطف و رحمتش دریافت آفتاب قبول بر وی تافت

9 قرب او چیست از حق آگاهی بعد او زین طریقه گمراهی

10 امر و نهیی که هست در قرآن هست ازین قرب و بعد داده نشان

11 امر باشد به قرب حق خواندن نهی از اسباب بعد او راندن

12 دوزخ و آنچه هست در دوزخ وان عذاب و نکال در برزخ

13 درکات مراتب بعداند که یکایک مناسب بعداند

14 گشت ظاهر به یک طریق و نسق صورت غفلت تو اندر حق

15 روضه خلد و بوستان نعیم چشمه سلسبیل یا تسنیم

16 درجات بهشت و لطف قصور عرفات قصور و جلوه حور

17 همه هستند پیش صاحب رای صورت قرب و آگهی ز خدای

18 ای کزین آگهی شدی آگاه غیر ازین آگهی مجوی و مخواه

19 هستی جان و تن همی فرسای واندر آن آگهی همی افزای

20 تا نه از جان و تن فنا باشی مرد آن آگهی کجا باشی

21 آگهی هست جاودان گنجی گنج می بایدت بکش رنجی

22 در طلب ناکشیده محنت و رنج ریش گاوی بود توقع گنج

عکس نوشته
کامنت
comment