-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ناله ای از من به کام دل نشد انگیخته سرمه پنداری به خاک من چو زاغ آمیخته
2 از نصیحت آن که آموزد ترا سنگین دلی بیضه ی فولاد را با موم سازد ریخته
3 در محبت مطلب از آن جو که کام کس نداد گنج پیدا می شود اینجا ز خاک بیخته
4 گر محیط عشق در جوش آید، از هر قطره ای می شود چون آسمان چندین حباب انگیخته
5 عمرها شد تا سلیم از هم جدا افتاده ایم دوستان چون دانه های سبحه ای بگسیخته