عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

هیچ گوهر را نبود از عطار نیشابوری منطق‌الطیر 2

منطق‌الطیر 2 ام از 5015 داستان کبک

هیچ گوهر را نبود آن سروری

1 هیچ گوهر را نبود آن سروری کان سلیمان داشت در انگشتری

2 زان نگینش بود چندان نام و بانگ و آن نگین خود بود سنگی نیم دانگ

3 چون سلیمان کرد آن گوهر نگین زیر حکمش شد همه روی زمین

4 چون سلیمان ملک خود چندان بدید جملهٔ آفاق در فرمان بدید

5 گرچه شادروان چل فرسنگ داشت هم بنا بر نیم دانگ سنگ داشت

6 گفت چون این مملکت وین کار و بار زین قدر سنگ است دایم پای دار

7 من نمی‌خواهم که در دنیا و دین بازماند کس به ملکی هم چنین

8 پادشاها من به چشم اعتبار آفت این ملک دیدم آشکار

9 هست آن در جنب عقبی مختصر بعد از این کس را مده هرگز دگر

10 من ندارم با سپاه و ملک کار می‌کنم زنبیل بافی اختیار

11 گرچه زان گوهر سلیمان شاه شد آن گهر بودش که بند راه شد

12 زان به پانصد سال بعد از انبیا با بهشت عدن گردد آشنا

13 آن گهر چون با سلیمان این کند کی چو تو سرگشته را تمکین کند

14 چون گهر سنگیست چندین کان مکن جز برای روی جانان جان مکن

15 دل ز گوهر برکن ای گوهر طلب جوهری را باش دایم در طلب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هیچ گوهر را نبود آن سروری

شاعر شعر هیچ گوهر را نبود آن سروری چه کسی است ؟

شاعر شعر هیچ گوهر را نبود آن سروری عطار نیشابوری می باشد.

شعر هیچ گوهر را نبود آن سروری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر هیچ گوهر را نبود آن سروری چیست ؟

قالب شعر هیچ گوهر را نبود آن سروری منطق‌الطیر است

مضمون اصلی شعر هیچ گوهر را نبود آن سروری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر