- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک نصیحت بشنو از من کاندران نبود غرض چون کنی رای مهمی تجربت از پیش کن
2 طاعت فرمان ایزد شفقتی بر خلق او در همه حال این دو معنی را شعار خویش کن
3 کارت ار دائم تواضع بود با خورد و بزرگ منصبت گر بیشتر گشتست اکنون بیش کن
4 آب در حلق ضعیفان از کرم چون نوش ساز موی بر اندام خصم از بیم همچون نیش کن
5 گر تکبر میکنی با خواجگان سفله کن ور تواضع میکنی با مردم درویش کن
6 چون کسی درد دلی گوید ترا از حال خویش گوش بر درد دل آنعاجز دلریش کن
7 مصلحت از شخص دینداران کامل عقل جوی مشورت با رای نزدیکان دور اندیش کن