میان عافیت و روزگار ما از سلیم تهرانی غزل 154

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

میان عافیت و روزگار ما جنگ است

1 میان عافیت و روزگار ما جنگ است مدار شیشه ی ما همچو آب بر سنگ است

2 ز رازداری ما جمع دار خاطر را ز گوش تا به لب ما هزار فرسنگ است

3 غبار، آینه ام را حصار عافیت است غلاف خنجر ما همچو سوسن از زنگ است

4 به غمزه کرده چنین جای در دلم، چه عجب اگر چو تیغ، صلاحش همیشه در جنگ است

5 به بوستان محبت سلیم مرغ دلم ز شوق طره ی او طایر شباهنگ است

عکس نوشته
کامنت
comment