جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

جز غم عشقت نگارا در از جهان ملک خاتون غزل 274

غزل 274 ام از 1809 غزلیات

جز غم عشقت نگارا در جهانم هیچ نیست

1 جز غم عشقت نگارا در جهانم هیچ نیست خاک پایت را نثاری غیر جانم هیچ نیست

2 من سری دارم فدای راه تو کردم از آن کز تو ای جان آشکارا و نهانم هیچ نیست

3 در سرابستان عشقت همچو بلبل هر زمان غیر مدح روی چون گل بر زبانم هیچ نیست

4 بوی وصلت در دماغ جان نمی آید از آن بر سر کوی تو شبها جز فغانم هیچ نیست

5 یک زمان بخرام و بنشین در سراب چشم من در خیالم بین که جز سرو روانم هیچ نیست

6 ای عزیز من نمی گویی که سالی یا مهی التماس از وصل تو جز یک زمانم هیچ نیست

7 بوسه ای کردم تمنّا از لب چون نوش او گفت دندان طمع بر کن دهانم هیچ نیست

8 گفتمش رحمی بکن بهر خدا بر جان من زآنکه جز لطف تو جانا در جهانم هیچ نیست

9 گفت صبری پیش گیر و بیش از این زاری مکن گفتمش زین بیشتر صبر و توانم هیچ نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جز غم عشقت نگارا در جهانم هیچ نیست

شاعر شعر جز غم عشقت نگارا در جهانم هیچ نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر جز غم عشقت نگارا در جهانم هیچ نیست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر جز غم عشقت نگارا در جهانم هیچ نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر جز غم عشقت نگارا در جهانم هیچ نیست چیست ؟

قالب شعر جز غم عشقت نگارا در جهانم هیچ نیست غزل است

مضمون اصلی شعر جز غم عشقت نگارا در جهانم هیچ نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر