- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیست جز افغان مرا در بزم آن مکار کار همچو آن بلبل که نالان است در گلزار زار
2 آه کامشب مانع نظاره شد در بزم وصل پردهٔ چشم از غبار خاطرم دیواروار
3 شور دارد شوخی و بیتابی و ناز و نیاز خاصه عشق ساده لوح ار باشد و عیار یار
4 بی گل رویی نگه در دیده سنگینی کند بی می صافست هر دل ابر گوهر بار بار
5 ساغر صهبا به رنگ گل بخندد قاه قاه شیشهٔ می هر قدر گرید به محفل زار زار
6 شرح پیچ و تاب زلفش گر نویسد خامه ام می نماید دور ازو در دیده ام طومار مار
7 بی تکلف ته قدم در محفلم جویا که هست می مهیا و مغنی حاضر و تیار یار