- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نباشد عقدهای در خاطر ار ابنای دنیا را به سان رشتهٔ گوهر به هم راهیست دلها را
2 به خال روی رنگی میدهم نسبت سویدا را نهان در گرد کلفت دیدهام از بس که دلها را
3 شوم چون اشکریزان در تمنای گل رویی سرشکم دامن گلچین کند دامان صحرا را
4 ز وحشت درتنم هر موج خون باشد رگ برقی سراغم منصب آوارگی بخشیده عنقا را
5 زبان نازش از هر جنبش ابرو بفهماند که اینک با همین شمشیر گیرم ملک دلها را
6 بود هر مد آهم رشته طول امل جویا نهان کردم زبس در پرده های دل تمنا را