- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
2 منظر دیده قدمگاه گدایان شده است کاخ دل درخور اورنگ شهی باید کرد
3 تیغ عشق و سر این نفس مقنع بخرد زین سپس خدمت صاحب کلهی باید کرد
4 روشنان فلکی را اثری در ما نیست حذر از گردش چشم سیهی باید کرد
5 شب که خورشید جهانتاب نهان از نظر است قطع این مرحله با نور مهی باید کرد
6 خوش همی میروی ای قافلهسالار به راه گذری جانب گم کرده رهی باید کرد
7 نه همین صف زده مژگان سیه باید داشت به صف دلشدگان هم نگهی باید کرد
8 جانب دوست نگه از نگهی باید داشت کشور خصم تبه از سپهی باید کرد
9 گر مجاور نتوان بود به میخانه نشاط سجده از دور بهر صبحگهی باید کرد