جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

آتشی کز غم هجران تو از جهان ملک خاتون غزل 218

غزل 218 ام از 1809 غزلیات

آتشی کز غم هجران تو بر جان منست

1 آتشی کز غم هجران تو بر جان منست ز آن شرر در دو جهان ناله و افغان منست

2 دردم ار هست ز هجر تو نگارا دانم لب جان بخش بتم مایه ی درمان منست

3 چون بدیدم سر زلفین تو گفتم ای دل حال او بین بتر از حال پریشان منست

4 چاره صبرست مرا در غم هجران چه کنم دل سرگشته خدا را نه به فرمان منست

5 دوش همچون مه ده چار برآمد بر بام گفتم ای دیده ببین آن رخ جانان منست

6 گفتم از عید رخت چند بعیدم داری گفت این لاشه بسی عید که قربان منست

7 گفتمش تا به کیم در غم هجران داری گفت بسیار کسی بی سر و سامان منست

8 گفتمش هم نظری کن تو بر احوال جهان گفت در کوی غمم او ز گدایان منست

9 از جهان داریت ار نیست ملالی صنما چه شود گر تو بگویی که جهان زان منست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آتشی کز غم هجران تو بر جان منست

شاعر شعر آتشی کز غم هجران تو بر جان منست چه کسی است ؟

شاعر شعر آتشی کز غم هجران تو بر جان منست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر آتشی کز غم هجران تو بر جان منست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر آتشی کز غم هجران تو بر جان منست چیست ؟

قالب شعر آتشی کز غم هجران تو بر جان منست غزل است

مضمون اصلی شعر آتشی کز غم هجران تو بر جان منست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.
ویدیویی