1 مرغی است سخن که آشیان ساخت ز جان او را همه در باغ خرد یافت توان
2 در باغ خرد درخت دل جوید از آن کاید ز درخت دل سوی شاخ زبان
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 تو چه دانی چه آرزومندم به حیات تو ای خجسته خصال
2 شادی جان من به دیدن تست چون شب عید خلق را به هلال
1 شمع ازلی دل منت پروانه جان همه عالمی مرا جانانه
2 از شور سر زلف چو زنجیر تو خاست دیوانگی دل من دیوانه.
قالالله تعالی «و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم» ,
و قال النبی علیهالسلام «کلمالناس علی قدرعقولهم». ,
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به