1 مرغی است سخن که آشیان ساخت ز جان او را همه در باغ خرد یافت توان
2 در باغ خرد درخت دل جوید از آن کاید ز درخت دل سوی شاخ زبان
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گر دولت درد دین ترا دست دهد یا باد ارادت و طلب بر تو جهد
2 یا موی کشان ترا بر شیخ برد یا او به دو اسبه روی سوی تو نهد
1 ای شمع بخیره چند بر خود خندی تو سوز دل مرا کجا مانندی؟
2 فرق است میان سوز کز جان خیزد تا آنچه به ریسمانش بر خود بندی.
1 شمع ار چه من داغ جدایی دارد با گریه و سوز آشنایی دارد
2 سر رشتهٔ شمع به که سر رشتهٔ من کان رشته سری به روشنایی دارد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به