🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی
ناصرخسرو قبادیانی

جهان را نیست از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 233

قصیده 233 ام از 635 قصاید

جهان را نیست جز مردم شکاری

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
  • 48
  • 49
  • 50
  • 51
  • 52

1 جهان را نیست جز مردم شکاری نه جز خور هست کس را نیز کاری

2 یکی مر گاو بر پروار را کس جز از قصاب ناید خواستاری

3 کسی کو زاد و خورد و مرد چون خر ازین بدترش باشد نیز عاری؟

4 چه دزدی زی خردمندان چه موشی چه بدگوئی سوی دانا چه ماری

5 خلنده‌تر ز جاهل بر نروید هگرز، ای پور، ز آب و خاک خاری

6 زجاهل بید به زیراک اگر بید نیارد بار نازاردت باری

7 حذر دار از درخت جاهل ایراک نیارد بر تو زو جز خار باری

8 چه باید هر که او سر گین بشولد مگر رنج تن و ناخوش بخاری؟

9 چو خلق این است و حال این، تو نیابی ز تنهائی به، ای خواجه، حصاری

10 به از تنهائیت یاری نباید که تنهائی به از بد مهر یاری

11 خرد را اختیار این است و زی من ازین به کس نکرده است اختیاری

12 پیاده به بسی از بسته برخر تهی غاری به از پر گرگ غاری

13 مرا یاری است چون تنها نشینم سخن گوئی امینی رازداری

14 همی گوید که «هر کو نشنود خود ندارد غم ولیکن غم‌گساری»

15 یکی پشتستش و صد روی هستش به خوبی هر یکی همچون بهاری

16 به پشتش بر زنم دستی چو دانم که بنشسته است بر رویش غباری

17 سخن‌گوئی بی‌آوازی ولیکن نگوید تا نیابد هوشیاری

18 نبینی نشنوی تو قول او را نبیند کس چنین هرگز عیاری

19 به هر وقت از سخن‌های حکیمان به رویش بر ببینم یادگاری

20 نگوید تا به رویش ننگرم من نه چون هر ژاژخائی بادساری

21 به تاریکی سخن هرگز نگوید چو با حشمت مشهر شهریاری

22 به صحبت با چنین یاری به یمگان به سر بردم به پیری روزگاری

23 به زندان سلیمانم ز دیوان نمی‌بینم نه یاری نه زواری

24 سلیمان‌وار دیوانم براندند سلیمانم، سلیمانم من آری

25 به دریا باری افتاد او بدان وقت ز دست دیو و من بر کوهساری

26 بجز پرهیز و دانش بر تن من نیابد کس نه عیبی نه عواری

27 مرا تا بر سر از دین آمد افسر رهی و بنده بد هر بی‌فساری

28 زمن تیمار نامدشان ازیرا نپرهیزد حماری از حماری

29 گرفته‌ستند اکنون از من آزار چو از پرهیز بر بستم ازاری

30 ز بهر آل پیغمبر بخوردم چنین بر جان مسکین زینهاری

31 تبار و ال من شد خوار زی من ز بهر بهترین آل و تباری

32 به فر آل پیغمبر ببارید مرا بر دل ز علم دین نثاری

33 به هر فضلی پیاده و کند بودم به فر آل او گشتم سواری

34 به فر آل پیغمبر شود مرد اگر بدبخت باشد بختیاری

35 به فر علم آلش روزه‌دار است همان بی‌طاعتی بسیار خواری

36 به جان بی‌قرار اندر، بدیشان پدید آید زعلم دین قراری

37 ستمگاری به جز کز علم ایشان در این عالم کجا شد حق گزاری؟

38 به فر آل پیغمبر شفا یافت ز بیماری دل هر دل‌فگاری

39 به حلهٔ دین حق در پود تنزیل به ایشان یافت از تاویل تاری

40 نبیند جز به ایشان چشم دانا نهانی را به زیر آشکاری

41 نهان آشکارا کس ندیده است جز از تعلیم حری نامداری

42 نگارنده نهانی آشکار است سوی دانا به زیر هر نگاری

43 بدین دار اندرون بایدت دیدن که بیرون زین و به زین هست داری

44 لطیف است آن و خوش، مشمر خبیثش زخاک و خارو خس چون مرغزاری

45 ازیراک از قیاس، آن شادمانی است سوی دانای دین، وین سوکواری

46 چو شورستان نباشد بوستانی چو کاشانه نباشد ره گذاری

47 گر آگاهی که اندر ره‌گذاری چه افتادی چنین در کاروباری؟

48 چو دیوانه به طمع بار خرما چه افشانی همی بی‌بر چناری؟

49 شکار خویش کردت چرخ و نامد به دستت جز پشیمانی شکاری

50 بسی خفتی، کنون بر کن سر از خواب خری خیره مده مستان خیاری

51 که روزی زین شمرده روزگارت بباید داد ناچاره شماری

52 بخوان اشعار حجت را که ندهد به از شعرش خرد جان را شعاری

ناصرخسرو قبادیانی از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر جهان را نیست جز مردم شکاری قصیده 233 ام از 635 قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر جهان را نیست جز مردم شکاری

شاعر شعر جهان را نیست جز مردم شکاری چه کسی است ؟

شاعر شعر جهان را نیست جز مردم شکاری ناصرخسرو قبادیانی می باشد.

شعر جهان را نیست جز مردم شکاری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر جهان را نیست جز مردم شکاری چیست ؟

قالب شعر جهان را نیست جز مردم شکاری قصیده است

سبک شعر جهان را نیست جز مردم شکاری چیست ؟

سبک شعر جهان را نیست جز مردم شکاری سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر جهان را نیست جز مردم شکاری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ناصرخسرو قبادیانی

جهان را نیست از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 233

قصیده 233 ام از 635 قصاید
بنر