جهان تا هست خالی از از جهان ملک خاتون غزل 333

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان تا هست خالی از غمی نیست

1 جهان تا هست خالی از غمی نیست به ریش خاطر او مرهمی نیست

2 غمش همدم بود از جور ایام که تا دانی که او بی همدمی نیست

3 دمادم غم ز دل خالی نباشد بر این مسکین دل من یک دمی نیست

4 نمی یارم ز دست غم زدن دم در این دم بین که این بی همدمی نیست

5 ز جور روزگارم نیست یک دم که آن دم بر دل تنگم غمی نیست

6 به بستان جهان سروی نروید که از باد فنا در وی خمی نیست

7 چو بالایت ز من بشنو سخن راست حدیث ما، در او بیش و کمی نیست

عکس نوشته
کامنت
comment