- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جهان را سیل اشکم گر برد ویرانهای کمتر وگر نگذارد از من هم اثر دیوانهای کمتر
2 مخور تا عاشقان هستند خون غیر را ظالم ازین صهبا که نوشی دمبدم پیمانهای کمتر
3 در آن محفل که هرکس از جدائی قصه گوید نیاید در میان گر حرف وصل افسانهای کمتر
4 مرا خواندی و راندی غیر را شادم که در بزمت شد آخر آشنائی بیشتر بیگانهای کمتر
5 منم بیخانمان تنها ز عشاق تو و گویم که از صدخانه در کوی ملامت خانهای کمتر
6 دلم دارد هزار آشفتگی ز آرایش جعدت زند مشاطه گو امشب به زلفت شانهای کمتر
7 دل مشتاق صد تخم غم از عشق بتان دارد گرش تخم غم دنیا نباشد دانهای کمتر