جهان را سیل اشکم گر برد از مشتاق اصفهانی غزل 183

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

جهان را سیل اشکم گر برد ویرانه‌ای کمتر

1 جهان را سیل اشکم گر برد ویرانه‌ای کمتر وگر نگذارد از من هم اثر دیوانه‌ای کمتر

2 مخور تا عاشقان هستند خون غیر را ظالم ازین صهبا که نوشی دمبدم پیمانه‌ای کمتر

3 در آن محفل که هرکس از جدائی قصه گوید نیاید در میان گر حرف وصل افسانه‌ای کمتر

4 مرا خواندی و راندی غیر را شادم که در بزمت شد آخر آشنائی بیشتر بیگانه‌ای کمتر

5 منم بیخانمان تنها ز عشاق تو و گویم که از صدخانه در کوی ملامت خانه‌ای کمتر

6 دلم دارد هزار آشفتگی ز آرایش جعدت زند مشاطه گو امشب به زلفت شانه‌ای کمتر

7 دل مشتاق صد تخم غم از عشق بتان دارد گرش تخم غم دنیا نباشد دانه‌ای کمتر

عکس نوشته
کامنت
comment