🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی
ناصرخسرو قبادیانی

جهانا عهد با از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 259

قصیده 259 ام از 635 قصاید

جهانا عهد با من جز چنین بستی

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37

1 جهانا عهد با من جز چنین بستی نیاری یاد از آن پیمان که کرده‌ستی

2 اگر فرزند تو بودم چرا ایدون چو بد مهران ز من پیوند بگسستی؟

3 فرود آوردی آنچه‌ش خود برآوردی گسستی هرچه کان را خود بپیوستی

4 بسی بسته شکستی پیش من، پس چون نگوئی یک شکستهٔ خویش کی بستی؟

5 بگوئی وانگهی از گفته برگردی بدان ماند که گوئی بی‌هش و مستی

6 نگار کودکی را که‌ش به من دادی به آب پیری از رویم فرو شستی

7 چه کردم چون نسازد طبع تو با من؟ بدان ماند که گوئی نایم و پستی

8 ز رنج تو نرستم تا برستم من چه چیزی تو که نه رستی و نه رستی؟

9 وگر چند از تو سختی بینم و محنت ندارم دست باز از تو بدین سستی

10 بکوشم تا ز راه طاعت یزدان به بامت بر شوم روزی از این پستی

11 به عهد ایزدی چون من وفا کردم ندارم باک اگر تو عهد بشکستی

12 به شستم سال چون ماهی در شستم به حلقم در تو، ای شستم، قوی شستی

13 زمانه هرچه دادت باز بستاند تو، ای نادان تن من، این ندانستی

14 شکم مادرت زندان اول بودت که اینجا روزگاری پست بنشستی

15 گمان بردی که آن جای قرار توست ازان بهتر نه دانستی و نه جستی

16 جهان یافتی با راحت و روشن چو زان تنگی و تاریکی برون جستی

17 بدان ساعت که از تنگی رها گشتی شنوده‌ستی که چون بسیار بگرستی؟

18 ز بیم آنکه جای بتر افتادی ندانستی که‌ت این به زان کزو رستی

19 چه خانه است این کزو گشت این گشن لشکر یکی هندو یکی سگزی یکی بستی

20 اگر نه بی‌هش و مستی ز نادانی از اینجا چون نگیرد مر تو را مستی ؟

21 چو شاخ تر بررستی و چون نخچیر ر بر جستی و شست از سالیان رستی

22 به گاه معصیت بر اسپ ناشایست و نابایست مر کس را نپایستی

23 کنون زینجا هم از رفتن همی ترسی نگشتی سیر از این عمری که اندستی

24 چرا آن را که‌ت او کرد این بلند ایوان به طوع و رغبت ای هشیار نپرستی؟

25 از این پنجاه و نه بنگر چه بد حاصل تو را اکنون که حاصل بر سر شستی

26 وزینجا چون توان و دست گه داری چرا زی دشت محشر توشه نفرستی؟

27 چرا امروز چیزی باز پس ننهی؟ چرا نندیشی از بیم تهی‌دستی؟

28 که دیو توست این عالم فریبنده تو در دل دیو ناکس را نپیخستی

29 به دست دیو دادی دل خطا کردی به دست دیو جان خویش را خستی

30 به جای خویش بد کردی چو بد کردی کرا شانی چو مر خود را نشایستی؟

31 به کستی با فلک بیرون چرا رفتی؟ کجا داری تو با او طاقت کستی؟

32 عدوی تو تن است ای دل حذر کن زو نتاوی با کس ار با او نتاوستی

33 کمر بسته همی تازی و می‌نازی کمر بسته چنین درخورد و بایستی

34 تو با ترسا به یک نرخی سوی دانا اگرچه تو کمر بستی و او کستی

35 تو را جائی است بس عالی و نورانی چو بیرون جستی از جای بدین گستی

36 بیاموزی قیاس عقلی از حجت اگر مرد قیاس حجتی هستی

37 تفکر کن که تو مر بودنی‌ها را چو بندیشی ز حال بود فهرستی

ناصرخسرو قبادیانی از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر جهانا عهد با من جز چنین بستی قصیده 259 ام از 635 قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر جهانا عهد با من جز چنین بستی

شاعر شعر جهانا عهد با من جز چنین بستی چه کسی است ؟

شاعر شعر جهانا عهد با من جز چنین بستی ناصرخسرو قبادیانی می باشد.

شعر جهانا عهد با من جز چنین بستی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر جهانا عهد با من جز چنین بستی چیست ؟

قالب شعر جهانا عهد با من جز چنین بستی قصیده است

سبک شعر جهانا عهد با من جز چنین بستی چیست ؟

سبک شعر جهانا عهد با من جز چنین بستی سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر جهانا عهد با من جز چنین بستی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
ناصرخسرو قبادیانی

جهانا عهد با از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 259

قصیده 259 ام از 635 قصاید
بنر