1 آن حرف که از دلت غمی بگشاید در صحبت دل شکستگان میباید
2 هر شیشه که بشکند، ندارد قیمت جز شیشهٔ دل که قیمتش افزاید
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 علم است برهنه شاخ و تحصیل، بر است تن، خانهٔ عنکبوت و دل، بال و پر است
2 زهر است دهان علم و دستت شکر است هر پشه که او چشید، او شیر نر است
1 روح بخشی، ای نسیم صبحدم خود مگر میآیی از ملک عجم
2 تازه گردید از تو درد اشتیاق میرسی گویا ز اقلیم عراق
1 ابذلوا اروا حکم یا عاشقین ان تکونوا فی هوانا صادقین
2 داند این را هرکه زین ره آگه است کاین وجود و هستیش، سنگ ره است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به