- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگاه شوخ [و] دل ساده روبهرو شده است ترا کباب و مرا باده آرزو شده است
2 خبر نشد سر مویی ز صبح روز فنا اگرچه ظاهر من چون جهان دو مو شده است
3 نه عاقلی است دلا کام جستن از آن لب در این دقیقه بسی حرف و گفتگو شده است
4 نمانده در جگرم قوت کشیدن آه گمان برند که داغ دلم نکو شده است
5 دم از محبت جانان نمیتوانم زد که تار دوستیم بارها رفو شده است
6 ندیدهایم سعیدا ز غیر، نیک و بدی که هرچه دیده شد اندر جهان از او شده است