صاحبا! داننده از مجیرالدین بیلقانی قطعه‌ 64

مجیرالدین بیلقانی

آثار مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی

صاحبا! داننده اسرار می داند که من

1 صاحبا! داننده اسرار می داند که من جز به مدحت ده زبان چون غنچه سوسن نیم

2 روی من همچون لب کلک تو دایم تیره باد گر برای مدح تو در عالم روشن نیم

3 مرد میدان فصاحت من توانم بود از آنک هر نفس مدح تو زایم گر چه آبستن نیم

4 بنده صدر توام بالله اگر چه ظاهرا حلقه اندر طرف گوش و طوق در گردن نیم

5 من شدم بر تر و خشک مدح تو واقف از آنک همچو خصمان خشک مغز از جهل و تر دامن نیم

6 در ثنای تو زبان آتش کنم مانند شمع زانکه در معنی گزاری چون لگن الکن نیم

7 کوچ نزدیکست و من محروم از تشریف تو چند گویی صبر و صبر آخر که من ز آهن نیم؟

8 کار من دریاب و یک ره دشمنم را کور کن زانکه گر چه ناکسم بی دوست و بی دشمن نیم

9 آنکه او انعام از من باز گیرد تو نیی وانکه او از تو طمع بردارد آنکس من نیم

عکس نوشته
کامنت
comment