عاقلان بسیار از حکیم نزاری قهستانی غزل 534

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

عاقلان بسیار از من احتراز آورده اند

1 عاقلان بسیار از من احتراز آورده اند پیش از این اکنون همان آوازه بازآورده اند

2 احتراز از خلق برامرست انکاری صحیح کس نمی داند که از فطرت چه راز آورده اند

3 هر کسی را هست بازاری و قدر و قیمتی نیست آن نقدی که اینجا بر مجاز آورده اند

4 در میان نامرادی هست رازی سر به مهر کان نهان از گرد نان سرفراز آورده اند

5 خلق نازک معده را چون طاقت این نقد نیست لاجرم بر راز دانا احتراز آورده اند

6 ناشناسان هر کس از رای و توان خویشتن ابلهانه قصه ای دور و دراز آورده اند

7 ترک آنها کن که می آرند پیش بت نماز سجده آنجا کن که بت را در نماز آورده اند

8 آفرین بر همت آزادگان کز ابتدا بر خلاص خویشتن خط جواز آورده اند

9 این همه حوران فردوسی به صحرای جهان از برای عارفان پاک باز آورده اند

10 نیست شو در خود نزاری ترک سوز و ساز کن کفر و دین را از برای سوز و ساز آورده اند

11 محو می باید شدن در دوست چندین قصه چیست جان در این منزل ز بهر دلنواز آورده اند

12 بنده بخشایا به مردانی که وقف امتحان سر برون از پای مال حرص و آز آورده اند

13 بی سر و پایی تهی دستم نیازم در پذیر خود تهی دستان به درگاهت نیاز آورده اند

عکس نوشته
کامنت
comment