1 خرد دوش از من بپرسید و گفتا که ای پیش نطق تو منطق فسانه

2 بگو چیست آن طرفه صیاد دلها که از لفظ و معنیش دامست و دانه

3 دلم گفت خاموش تا من بگویم که من حاکم عدلم اندر میانه

4 هوا و نفاق از میان برگرفتم کلام رشید آن خداوند خانه

5 رشید اختیار زمانه است و طبعش در این فن چو در زلف ژولیده شانه

6 قوی باشد اندر زمان تو الحق که گردد کسی اختیار زمانه

7 زه تربیت بر کمانی نهادی که آمد همه تیر او بر نشانه

8 بمانید با یکدگر تا جهان را چهار آستانست و نه آسمانه