شرابخانهٔ معنی،‌دل بهوش من است از سعیدا غزل 110

شرابخانهٔ معنی،‌دل بهوش من است

1 شرابخانهٔ معنی،‌دل بهوش من است پیالهٔ می وحدت، لب خموش من است

2 برای ناقص چندی دلم نمی سوزد جهان پر ز هوس،‌ دیگ خام جوش من است

3 تنم به خواهش دل جامه ای نپوشیده است سری که بار تعلق ندیده دوش من است

4 به هر قدم دل مسکین چو بید می لرزد که بار خاطر نازک دلان به دوش من است

5 چه نسبت است سعیدا مرا به اهل جهان که چرخ کوچک ابدال، خرقه پوش من است

عکس نوشته
کامنت
comment