- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باد خزان وزان شد چهرهٔ گل خزان شد
2 طلایه لشکر خزان از دو طرف عیان شد چو ابر بهمن ز چشم من چشمهٔ خون روان شد
3 ناله، بس مرغ سحر در غم آشیان زد آشیان سوخته بین مشعله در جهان زد
4 خدا خدا داد ز دست استاد که بسته رخ شاهد مهلقا را
5 فغان و فریاد ز جور گردون که داده فتوای فنای ما را
6 کشور خراب، فغان و زاری پیچه و نقاب سیاه و تاری
7 وه چه کنم از غم بیقراری تا به کی کشیم ذلت و بیماری