- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باد بیاورد بوی مشک به شبگیر گوئی بگذشت از آن دو زلف گره گیر
2 شبگیر ار بگذرد نسیم بر آن زلف مشک فرازآورد نسیم به شبگیر
3 دانم تدبیرها بسی به همه کار لیک به عشق اندرون ندانم تدبیر
4 خلخ وکشمیر را به خیره ستایند آری کار جهان بود همه بر خیر
5 زانکه یکی چون تو حور نیست به خلخ زانکه یکی چونتو سرو نیست به کشمیر
6 جز پی نخجیر سوی من نگراید تا سر زلفت دلم ربوده به نخجیر
7 سروی و بر سرو ماه داری وخورشید ماهی و بر ماه حلقه بندی و زنجیر
8 گفتم ماهی و اینت غایت تکذیب گفتم سروی و اینت غایت تحقیر
9 خود سخنی بود ناستوده و بگذشت زان سخن رفته عذرخواهم بپذیر
10 عذر پذیرست و جرمپوش خداوند وین دو بود نیز بهترین صفت میر