- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باد صبا خدا را بگذر سوی نگارم عمری بگو به سختی در هجر می گذارم
2 گر باز حال زارم پرسد ز تو خدا را با او بگو که تا کی داری در انتظارم
3 فریاد من به کیوان برشد ز دست هجرت رحمی بکن به حالم زان رو که سخت زارم
4 صبرم نماند باری در هجر تو از این بیش چون چشم زخم جانا از خود جدا ندارم
5 تو سرو جان مایی بادا فدا جهانت کز آتش فراقت چون خاک ره گذارم
6 گرچه عزیز مصری بنگر به حال یوسف بودم عزیز دلها جانا مدار خوارم
7 گر جان ز بنده خواهی خیل خیال بفرست ای نور دیده تا جان در دم بدو سپارم