چرخ با ما دل مصفا گر نباشد گو مباش از سعیدا غزل 386

سعیدا

سعیدا

سعیدا

چرخ با ما دل مصفا گر نباشد گو مباش

1 چرخ با ما دل مصفا گر نباشد گو مباش آینه زنگی مجلا گر نباشد گو مباش

2 شهسوار راه غم را دل به منزل می‌برد در طریق دوستی پا گر نباشد گو مباش

3 چون بود همخانه دشمن خانه ویران بهتر است چون نباشد دوست، دنیا گر نباشد گو مباش

4 گرد سر گردیدنش کافی است شمع بزم را در چمن پروانه را جا گر نباشد گو مباش

5 کاکل مشکین برای بردن دل‌ها بس است حلقهٔ زلف سمن‌سا گر نباشد گو مباش

6 از نظرها چون سعیدا کرد پنهان روزگار صورت قبر تو پیدا گر نباشد گو مباش

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر