- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شیوه عقل از دل دیوانه بیرون کردنیست ناموافق هرچه هست از خانه بیرون کردنیست
2 هرچه شد در دل گره از مصلحت بینی عقل از درون با نعره مستانه بیرون کردنیست
3 گر کند مشاطه مویی بر تو کج از دست او شانه نی نی دست او از شانه بیرون کردنیست
4 چون شماری عشق ورزان را دم از زاهد مزن از حساب آشنا بیگانه بیرون کردنیست
5 دل ز حرف عشق پر، افسون عقل از وی بشوی از جوار مصحف این افسانه بیرون کردنیست
6 بزمگاه دردنوشان را سفالین کوزه بس کاسه کاشی ازین کاشانه بیرون کردنیست
7 نظم جامی گوهر آمد فکرت صافی صدف زین صدف آن گوهر یکدانه بیرون کردنیست