آب از گداز دل نخورد سرو از جویای تبریزی غزل 715

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

آب از گداز دل نخورد سرو آه اگر

1 آب از گداز دل نخورد سرو آه اگر چون داغ لاله قد نکشد از بر جگر

2 شفتالویی به جان ز لب یار می خریم بیجا نگشته ایم به سودای او بمر

3 سرگرم رقص گشت و مباد آفتی رسد از موج پیچ و تاب به آن نازنین کمر

4 مردان برای متقیان عین راحت است بر روزه دار عید بود راحت سفر

عکس نوشته
کامنت
comment