غمش گرم تپش گه شعله‌آسا از جویای تبریزی غزل 33

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

غمش گرم تپش گه شعله‌آسا می‌کند ما را

1 غمش گرم تپش گه شعله‌آسا می‌کند ما را گهی بی‌دست و پا چون موج دریا می‌کند ما را

2 چنان در پردهٔ خاموشی‌ایم از دیده‌ها پنهان که آواز شکست رنگ پیدا می‌کند ما را

3 ز هم‌پروازی عنقا نبستم طرفی از عزلت به گمنامی چو خود مشهور دنیا می‌کند ما را

4 به راه کعبهٔ شوقت فغان از دل تپیدن‌ها که مانند جرس هر لحظه رسوا می‌کند ما را

5 ز خود بیگانه یابم خویش را تا به خودم، جویا!‏ بنازم بی‌خودی‌ها را که از ما می‌کند ما را

عکس نوشته
کامنت
comment