- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غمش گرم تپش گه شعلهآسا میکند ما را گهی بیدست و پا چون موج دریا میکند ما را
2 چنان در پردهٔ خاموشیایم از دیدهها پنهان که آواز شکست رنگ پیدا میکند ما را
3 ز همپروازی عنقا نبستم طرفی از عزلت به گمنامی چو خود مشهور دنیا میکند ما را
4 به راه کعبهٔ شوقت فغان از دل تپیدنها که مانند جرس هر لحظه رسوا میکند ما را
5 ز خود بیگانه یابم خویش را تا به خودم، جویا! بنازم بیخودیها را که از ما میکند ما را