- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فعل باری پی غرض نبود زانکه در ذات او عرض نبوَد
2 لاابالی است ذات بی مثلش باز چون ذات، بی سبب فعلش
3 عاصیی را اگر ببخشاید از کرم بی عمل همی شاید
4 مؤمنی را اگر عذاب کند از غضب بی گنه صواب کند
5 زان سبب گفت با تو «لاتسأل» که ترا نیست هیچگونه محل
6 گر بپرسی از آنچه او سازد او ترا در سؤال بگدازد
7 در خبر بهر آنکه با خبر است حجت این ز پیش بیشتر است