- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طاق میخانهٔ مستان خم ابروی تو بود صاف پیمانهٔ عرفان، رخ نیکوی تو بود
2 خسرویها به هوایت دل مسکینم کرد گنج بادآور من خاک سر کوی تو بود
3 صبح دیوانه ی آن چاک گریبان می گشت شب سیه مست خیال خط هندوی تو بود
4 دلبران در خم زلف تو گرفتار شدند آفت شیر شکاران، شکن موی تو بود
5 کار آشفته دلان، راست به ایمای تو شد شب که محراب دعا قبلهٔ ابروی تو بود
6 نشئه در طینت می چشم فسون سازت ریخت ساقی میکده ها نرگس جادوی تو بود
7 سرو قدّان همه در سایهٔ دیوار تُواند چشم آهو نگهان محو سگ کوی تو بود
8 شیشه بودیم که صهبای تو بیرون زد رنگ دیده بودیم که همراه صبا بوی تو بود
9 شب که در بتکده نالیدی از اخلاص حزین حق پرستان همه را گوش به یاهوی تو بود